عشق یعنی دستهایم ماله توست
چشمهای خسته ام دنبال توست
عشق یعنی ما گرفتار همیم
دوستدار هم طرفدار همیم
هرچه میخواهد دلش آن میکند
میکشد مارا و کتمان میکند
عشق غیر از تاولی پر درد نیست
هرکس این تاول ندارد مرد نیست
آمدم تا عشق را معنا کنم
بلکه جای خویش را پیدا کنم
آمدم دیدم که جای لاف نیست
عشق غیر از عین و شین و قاف نیست
برو ولی باور کن
که باورت کرده بودم
به نجابت پلکهای فرو افتاده
به صداقت حرفهای عاشقانه
و به سکوت
که تنها زبان ناگفتنی ها بود
برو ولی باور کن
که باورم کرده بودی
به پاکی حرفهای صادقانه
به سادگی قصه های کودکانه
و به مهر
که تنها امید ماندنت بود
برو ولی باور کن
که باوری کرده بودیم
و به عشق
که تنها دلیل جداییمان بود
افسوس که باوری باقی نمانده
اقرا باسم ربک الذى خلق، خلق الانسان من علق، اقرا و ربک الاکرم، الذى علم بالقلم، علم الانسان ما لم یعلم.
سوره مبارکه علق ( آیه 1-5)
بخوان به نام پروردگارت که آفرید. همان که انسان را از خون بسته اى خلق کرد. بخوان که پروردگارت از همه بزرگوارتر است، همان که به وسیله قلم تعلیم نمود و به انسان آنچه را نمىدانست، یاد داد.
مبعث پیام آور وحی ، پیامبر نور ورحمت بر مسلمانان جهان مبارک باد
نام : محمد
لقب : مصطفی
کنیه : ابوالقاسم
نام پدر : عبدالله
نام مادر: آمنه
تاریخ ولادت : 17 ربیع الأول
مدت امامت : 23 سال
مدت عمر : 63 سال
تاریخ رحلت : 28 صفر (11 ق)
ستاره ای بدرخشید وماه مجلس شد دل رمیده ما انیس ومونس شد
نگارمن که به مکتب نرفت وخط ننوشت بغمزه مسئله آموز صد مدرس شد
ببوی او دل بیمار عاشقان چو صبا فدای عارض نسرین وچشم نرگس شد
چرا گاهی برخی مکانها برای ما آشنایند؟
گاهی اوقات زمانی که برای نخستین بار به جایی می روید ناگهان احساس می کنید آنجا چقدر برایتان آشناست و بی درنگ از خود می پرسید «آیا پیشتر این جا بوده ام»؟
در دنیای پر شتاب امروزی که همه جای آن شبیه به هم شده و انگار در هتلی هستید که راهروها و اتاقهایی شبیه به هم دارد، پاسخ دادن به این سؤال بسیار ساده، اندکی زمان می برد.
عصب شناسان دانشگاه پریستول انگلستان که با همکارانشان در انستیتوی فناوری ماساچوست کار می کنند در نسخه الکترونیک نشریه ساینس اعلام کرده اند مکانیسمی عصبی را شناسایی کرده اند که به احتمال زیاد مغز ما از این مکانیسم استفاده می کند تا به سرعت مکانهای مشابه و در عین حال متفاوت و مجزا را تشخیص دهد. این کشف می تواند به توضیح حس آشناپنداری و احساس آشنایی کمک کند.
این کار تحقیقاتی می تواند به تجویز داروهایی برای درمان بیماریهای مرتبط با حافظه و همچنین مشکلاتی منجر شود که در سنین بالا رخ می دهد و افراد مسن در تشخیص مکانهای مشابه و متفاوت و همچنین به یادآوری صحیح خاطرات خود دچار مشکل می شوند.
شکل گیری خاطرات مربوط به مکانها مستلزم درگیر شدن بخشی از مغز به نام هیپوکاموس است. محققان به بررسی نحوه درگیری و کارکرد مغز پرداخته اند تا بفهمند بخشهای مؤثر این عضو حیاتی به چه نحوی در این فرآیند مشارکت کرده و میان ابعاد متفاوت یادگیری و حافظه تفاوت قایل می شود. تحقیق اخیر فاش ساخته است آموختن در شکنج های دندانه ای شکل میان شیارهای سطح مغز در شناسایی و شرح و تفصیل جزییات و تفاوتهای کوچکی که هر مکانی را منحصر به فرد و متفاوت از سایر جاها می کند، نقش بسیار حیاتی دارد.
به گفته محققان در بسیاری مواقع وقتی وارد شهری می شوید محیط آن بسیار آشنا به نظرتان می آید و این امر به خاطر مشابهتهایی است که مکان جدید با نقاطی دارد که پیشتر در آنجا حضور داشته اید، برای مثال خیابانها، نیمکتها، گیشه های فروش بلیت احساس آشنا پنداری را به طور ناخودآگاه در مغز به وجود آورده و انسان احساس می کند که این محیط چه قدر برایش آشنا بوده و انگار پیشتر آنجا حضور داشته است.
در این آزمایش محققان از گروهی موش بهره گرفتند که از نظر ژنتیکی اصلاح شده بودند تا مشخص شود شکنج های دندانه ای شیار مغز به چه نحوی در فرآیند تمایز گذاری میان مکانهای مختلف مشارکت می کنند و فضاهای جدید را از فضاهای پیشین و قبلی تشخیص می دهند.
نتایج به دست آمده از این تحقیق می تواند بسیار تأثیر گذار و مؤثر بوده و بسیاری از مشکلات غیر قابل حل پیشین مغزی و عصبی درآینده درمان پذیر شوند.
وقتی دلم برات تنگ میشه میرم پشت ابرا زار زار گریه می کنم
پس اگه دیدی بارون می باره بدون دل من واست تنگ شده
باران می بارد امشب....دلم غم دارد امشب!!!!!
دختر کوری تو این دنیای نامرد زندگی میکرد .
این دختره یه دوست پسری داشت که عاشقه اون بود.دختره همیشه می گفت اگه من چشمامو داشتم و بینا بودم همیشه با اون می موندم .
یه روز یکی پیدا شد که به اون دختر چشماشو بده.
وقتی که دختره بینا شد دید که دوست پسرش کوره.
بهش گفت: من دیگه تو رو نمی خوام برو.
پسره با ناراحتی رفت و یه لبخند تلخ بهش زد و گفت : مراقب چشمای من باش