مردی میره ارایشگاه تا موهاشو کوتاه کنه ...
او معتقده که خدا نیست چون اگه خدا بود حتما به داد
این همه ادم بیچاره و درد کشیده می رسید اینهمه ادم
دارن رنج میکشن و زندگیشون اشفته و نا بسامانه پس
چرا خدا بهشون کمک نمیکنه؟
مرد چیزی نگفت تا کار ارایشگر تموم شد وقتی می خواست
بره یه ادم بسیار ژولیده رو تو خیابون دید که با موهای
بلند و نا مرتب از جلو ارایشگاه رد می شد او ارایشگر
رو صدا زد و گفت : اون مرد رو ببین ....... به نظر من
هیچ ارایشگری تو این دنیا وجود نداره ..........ارایشگر
با تعجب گفت چرا ... من که هستم .......مرد گفت پس
چرا این رهگذر اینقدر کثیف و ژولیدس ؟ و موهاش بلند و نامرتبه؟
ارایشگر گفت خوب اون پیش من نیمده اگه میومد مشکلش
رو حل می کردم ........مرد گفت این مردم هم باید برن
پیش خدا تا خدا مشکلشون رو حل کنه اگه اونا به خدا